هذه الانشوده بصوتین للمنشد جهاد الیافعی و المنشده وعد البشیری
اسم الانشودة:امي يا أغلى القرايب والحبايب كلمات الانشودة حبها في القلب ذايب وانـــا غــايب عنهـــا
امي يااغلى القرايـــب والحبــايــــب دونهـا صابره في كل حالـــي ماتبالــــي بحزنهـــا ساهره طول الليالـــي بطيب فالــي ظنهــــا ساكنه في وسط دمــي وزال غمـــــي بفنها واصرخ ولو زاد همي ويـــــن همــي وينها
شعله القــــلب وشموســه يانعوســه طلهـــا حستهـــا والله حوســـه ومني بوسه لرجلها ضاقت الدنيا عليِــا هـنا وهينــــي بصكــهـا حـــطـــت ايديـهــا بيــديا يــابنيـــــه فكهـــا مهما ترهبني ظروفي يزول خوفي فحضنها ماتكفيـــها حــروفي في وصـــوفي بحسنهـا
ليلا شهرستاني محقق علوم اسلامي است که در امريکا زندگي ميکند و در رشته ميکرو بيولوژي تحصيل کرده است. وي دوره ليسانس را در دانشگاه کاليفرنيا استيت يونورسيتي فولرتون در رشته بيولوژي و دوره فوق ليسانس را در کاليفرنيا استيت پالي تکنيک يونورسيتي در رشته ميکرو بيولوژي سپري کرده است. در جريان تحقيقات دانشگاهي جرقهاي در مطالعات ميان رشته بين علوم اسلامي و ميکرو بيولوژي در ذهن وي زده ميشود که باب جديدي را در فعاليتهاي او ميگشايد.وي درباره فعاليت علمي خود ميگويد: رشتهٔ تحقيقاتي من در ميکروبيولوژي در مورد لاکتوفرين بود. لاکتوفرين يک مولکول پروتئيني است که در خون ما وجود دارد اين ماده در کلستروم (آغوز) شير مادر به ميزان زيادي وجود دارد. اين ماده خاصيت ضد ميکروبي دارد يا اينکه به مقدار زيادي جلوي ميکروبها را ميگيرد. کاري که لاکتوفرين ميکند اين است که آهن را به خودش جذب ميکند يعني هر ميکروبي که در قسمت لاکتروفرين باشد به خاطر اينکه آهن ندارد نميتواند رشد کرده ميکروفيلم درست کند. ماجرا اين گونه بود که در يکي از رستورانهاي آمريکا به نام «جک اين د باکسjack in the box» تقريباً حدود۶يا۷سال پيش اتفاقي افتاد که عدهاي از اسهال خوني مردند
و بعد از تحقيقات مشخص شد که علت، اين نوع باکتريهايي بودهاند که در دستگاههاي گوارشي مثل روده و...؛ يعني در بدن همهٔ انسانها هستند.
ولي وقتي از طريق خوردن وارد بدن شود باعث ابتلابه اسهال خوني خواهد شد که درصد تلفاتش بالا است.
در اين رستوران هم متوجه شدند که مدفوع زير ناخن آشپز رستوران به گوشت منتقل شده و تعدادي از مشتريان را کشته است.
شرکتي که تامين کننده گوشت در آن ايالت بود به استاد بنده پروژهاي را داد که بر اساس آن قرار شد لاکتوفرينها را در گوشت فعالتر کنيم که اگر باز هم ميکروبي در آنها نفوذ کرد امکان رشد نيابد.
مبلغ اين قرار داد۱۵ميليون دلار(به تومن حساب کنيد) بود و چون پروژه من نيز در مورد لاکتوفرين بود با۵نفر ديگر کار را شروع کرديم.
متاسفانه ميزان نفوذ لاکتوفرين در گوشتها در حين آزمايش متغير بود و اين امکان وجود نداشت که به ماده ثابتي برسيم که اضافه کردن آن به گوشت ميزان محافظت در برابر باکتريها را افزايش دهد.
ما در لابراتوار لاکتوفرين را فعال ميکرديم. (لاکتوفرين با بافري خاص تحتpHخاصي فعال ميشد) در هنگام تست لاکتوفرين در حالت عادي باکتريها را از بين ميبرد اما روي گوشت که امتحان ميشد گاهي موفق و گاهي ناموفق بود. من آزمايش روي نمونهها را انجام ميدادم و گوشت ميگرفتم و محلولهاي متفاوت را آزمايش ميکردم.
روزي تصادفاً ديرم شد و مجبور شدم که گوشت از منزل ببرم که گوشت اسلامي بود.بعد از تست متوجه شدم که جوابها با گوشتهاي ديگر بسيار متفاوت است.
يعني اولاً وقتي باکتريها را ميگذاشتيم درصد نفوذ باکتريها خيلي کمتر بود؛يعني خود باکتري بدون لاکتوفرين هم نفوذ نميکرد وقتي هم که ميشستيم اصلاً باکترياي روي گوشت باقي نمانده بود.
کنترلر آزمايش ما آب بود. يعني هر آزمايش با محلولي خاص صورت ميگرفت و کنترل آن با آب بود.
من مشاهده کردم که وقتي باکتري به گوشت اسلامي ميرسد نفوذ نميکند و اگر هم کمي نفوذ کند با آب کاملا تميز ميشود.
سبحان الله! استادم که جواب آزمايش را ديد تعجب کرد.
گفتم که امروز فرقي ايجاد شده است. من امروز گوشت حلال آوردم.
ايشان آقاي دکتر نرن نايدي بود که يک هندي هستند و دکترايشان را در سوئد گرفتهاند.
دکتر نايدي که به واسطه کشف دلايل ميکروبيولوژيک مرگ تعدادي از زنان که از وسايل خاص بهداشتي استفاده ميکردند مشهور شدهاند؛ به من گفتند که خودشان ـ با اينکه مسلمان نيستند ـ از گوشت حلال استفاده ميکنند.
در لابراتوار بعضي برايشان سوال شده بود که اين چه گوشتي است که اين قدر نسبت به نفوذ باکتريها مقاوم است. استاد ما در حالي که سالن را ترک ميکرد گفت اين گوشتي است که هرگز به شما اسهال خوني نميدهد!
نکته جالب اينکه سازمان گوشت امريکا براي تميز نگه داشتن گوشت۱۵ميليون دلار خرج ميکند تا اين آقا اسپريي برايشان بسازد که به گوشت بزنند و مقاوم شود و آن وقت خود او ميداند که اگر گوشت اسلامي باشد ديگر نيازي به آن همه هزينه نيست.
بر ميگردم به مبحث لاکتوفرين؛ لاکتوفرين آهن را به خودش ميگيرد و براي همين وقتي آهن نباشد باکتريها نميتوانند رشد کنند.
وقتي گوشت را اسلامي سر ميبريم اول شاه رگ زده ميشود بدون اينکه نخاع قطع شود.
وقتي شاه رگ قطع ميشود از آنجايي که نخاع قطع نشده قلب هنوز در حال تپيدن است.
وقتي قلب ميزند همه خون از بدن خارج ميشود و از آنجا که تمام آهن در گلبول قرمز است هنگامي که همه خون خارج ميشود ديگر گوشت آهن ندارد و به خاطر همين نيازي به لاکتوفرين براي از بين بردن آهن نيست.
و باکتريها هم به علت نبود اهن در خون جذب نميشوند و اگر بشوند با شستشو با آب ساده از بين ميروند.
گرچه استاد ما با همان ايدهاي که از گوشت اسلامي گرفت آن مبلغ را دريافت کرد و اسپري خاصي را هم ساخت و نهايتاً حق را منکر شد اما براي خود من اين نکته بسيار مهم بود که حساسيت اسلام به نجاست خون ازين جهت است که در تمام فضاي اطراف ما صدها بلکه هزاران نوع باکتري وجود دارد که به شدت جذب آهن ميشوند و وقتي دست شما خون ميآيد امکان جذب باکتريها به وسيله آهن خون بسيار بالا است؛
بنابر اين در معرض انواع عفونتها هستيد اما اگر با دقت (يک بار يا سه بار) دست خوني خود را آب بکشيد راه نفوذ باکتريها را بستهايد.
من با پروفسور هشام ابراهيم در مورد اين تحقيق صحبت کردم که إن شاء الله چاپ بشود اما ايشان پيشنهاد دادند که بهتر است زير نظر يک استاد غير مسلمان تحقيقات را ادامه دهم تا در مجامع علمي امريکا پذيرفته شود! که البته در پي آن هستم
فواید خرما 1- پژوهشگران می گویند خوردن خرما به تنهایی یا همراه با لبنیات از جمله شیر برای کوفتگی و خستگی مفرط ناشی از روزه گرفتن یا فعالیتهای سنگین بسیار مفید است. 2- خرما الیافی دارد که در کاهش چربی و تامین پروتئین بسیار موثر است. 3- جدیدترین تحقیقات علمی بیانگر موثر بودن خرما در رفع خشونت افراد و مایه آرامش روحی آنان است. 4- به علت دارا بودن موسیلاژ و مواد پکتیک ، آرام کننده سرفه می باشد، و اثر رفع ناراحتی های سینه دارد. برای این کار از جوشانده 50گرم در نیم لیتر آب شیرینی تهیه می کنند که برای سینه درد مفید است. 5-خرما می تواند در بهبود فلج اعضا، کمردرد و ناراحتی های مفاصل موثر باشد. 6- می گویند جوشانده خرما در شیر سینه را نرم' کلیه ها را درمان 'و از التهاب و امراض عفونی و ریزش مو جلوگیری میکند. 7- مخلوط خرما با شیر تازه در بالا بردن و تقویت نیروی جنسی بسیار موثر است. 8- براساس شواهد، در مناطقی که مصرف خرما درآنها زیاد است ، این میوه میتواند در پیشگیری از سرطان موثر باشد. 9-در بعضی کتاب های طب سنتی از خرما به عنوان خون ساز یاد شده که برای افراد ضعیف المزاج بسیار مفید میباشد . 10-خرما اسید اضافی معده را خنثی میکند برای سالمندان و کودکان بسیار سود مند است. 11- اثرمعجزه آسای هسته خرما، از بین بردن تورم پلک های چشم است برای این منظور پمادی از هسته خرما درست کرده و آن را روی چشم می گذارند این پماد برای رشد مژه های چشم نیز بهترین دارو است.
عن أبي مالك الحارث بن عاصم الأشعري رضى الله عنه قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم :
" الطهور شطر الإيمان ، والحمد لله تملأ الميزان ، وسبحان الله والحمد لله تملآن أو تملأ ما بين السماء والأرض ، والصلاة نور ، والصدقة برهان ، والصبر ضياء ، والقرآن حجة لك أو عليك ، كل الناس يغدو فبائع نفسه فمعتقها أو موبقها" رواه مسلم (1).
تخريج الحديث : ـ
خرجه مسلم من رواية يحيى بن أبي كثير ؛ أن زيد بن سلام حدثه أن سلاما حدثه عن أبي مالك الأشعري قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم : فذكر الحديث.
ترجمة الراوي : ـ
هو الحارث بن عاصم ، وعاصم هذا ليس صحابيا ، توفى الحارث في طاعون عمواس سنة ثمان عشرة من الهجرة في خلافة عمر رضى الله عنه .
دروس وعبر من كلام سيد البشر
ـ
العقائدية : ـ
1ـ إذا كان الإيمان الذي هو التصديق ينحصر في شيئين أساسيين :
أ ـ التنزه عما لا ينبغي ( من كل منهي عنه شرعا ) .
ب ـ فعل ما ينبغي من جميع الواجبات .
فإن الطهور الذي هو لغة : التنزه عن الدنس الحسي والمعنوي إحدى هاتين الدعامتين ، وبالتالي فالطهور الشطر الأول للإيمان .
2ـ الإيمان بالله شجرة مباركة تؤتي أكلها ـ إن غرست في قلب طاهر نقي ـ ولا يمكن أبدا أن تثمر ولا أن تزهر إن هي زرعت في قلب متعفن نجس ، ومن ثم ففاتحة الدخول في هذا الدين ـ شهادة أن لا إله إلا الله ـ مركبة من نفي وإثبات "لا إله " يعبد في هذا الكون ، أو يهرع إليه ، ويطلب في السراء والضراء ـ إلا الله ـ ولأجل هذا عمل النبي صلى الله عليه وسلم طيلة إقامته بمكة على هدم هذه العقائدة الفاسدة ، وتنقية تلك القلوب من براثن الشرك بالله وعبادة الطواغيت قبل أن يفرض عليهم الفرائض ويسن السنن مثلما هو الشأن لدى الفلاح الذي ينقي أرضه من الأعشاب الضارة والحشائش السامة أو المعيقة للزرع ثم يعكف على زراعتها.
إذا فالشرك بالله قذارة ما كان لمؤمن أن يلطخ بها نفسه ، قال تعالى : {فاجتنبوا الرجس من الأوثان } [ الحج : 30].
إن المتتبع لطرائق القران في مخاطبة النفس البشرية، وكذلك طرائق الجدال مع المعاندين سيلاحظ أن تركيز الخطاب هو على استشارة الفطرة وتذكيرها بخالقها لأنها مهيأة لذلك ومهيأة لأن تهتدي إلى أصول الاسلام، وكذلك يتوجه الخطاب إلى العقول التي لا يليق بها أن تكون بعيدة عن البديهيات، ولا تكون بعيدة عما يؤكده القرآن من حقائق.
الفطرة السليمة لا تصاب بالدهشة عندما تسمع ما يريده القران وما يقرره من التوحيد ومن نشر الفضائل وتقبيح الرذائل، وإدانة الفساد والظلم. فقد زودت هذه الفطرة ببصيرة أخلاقية (بل الإنسان على نفسه بصيرة ولو ألقى معاذيره)
هذه الفطرة السليمة والعقول المستعدة للتفكر هي قوى موجودة ولكنها بحاجة إلى الوحي كي يوجهها إلى الصواب دائما، وإلى الطريق الأعدل، وكي يوقظها من سباتها ويحفزها للعمل، ولذلك يدعو المسلم في كل صلاة (اهدنا الصراط المستقيم) ولكن إذا اختفت هذه القوى وهذه الأسس أو أصابها الغشاوة على أعينها، فإن القرآن لا يؤثر في أصحاب القلوب الغلف والآذان الصم، بل إن أصحاب هذه القلوب إذا سمعوا القران ازدادوا بعدا وعنادا فالبناء لا يعلو إذا لم توجد اللبنات المرصوصة، وقد تفقد الارض التي يشيد عليها البناء، فالقلوب أوعية متفاوتة جدا، ورؤيتها للحقائق والاستفادة منها متفاوتة جدا أيضا.
الفطرة السليمة لا تشك في وجود الله سبحانه وتعالى (قالت رسلهم أفي الله شك فاطر السماوات والأرض) (ابراهيم/10) والقرآن الكريم يحث الانسان ليستعمل عقله ويرى الأمور بشكلها الصحيح، ويفكر في الحقائق المعروضة ، قال تعالى مبينا ضعف عقول المشركين (واتخذوا من دونه آلهة لا يخلقون شيئا وهم يخلقون، ولا يملكون لأنفسهم ضرا ولا نفعا ولا يملكون موتا ولا حياة ولا نشورا) (الفرقان/3) وقال تعالى داعيا الانسان الى التفكر في هذه الظاهرة الواضحة التي لا مفر منها (ومن نعمره ننكسه في الخلق أفلا تعقلون) (يس/68) "ومن طرائق القران أن يبدأ بالحجج المنطقية والبرهان العقلي ثم يتدرج إلى الإنذار والتوبيخ وبيان فساد ما عليه الكفار وأهل الباطل، قال تعالى على لسان ابراهيم عليه السلام (إذ قال لأبيه يا أبت لم تعبد ما لا يسمع ولا يبصر ولا يغني عنك شيئا، يا أبت لا تعبد الشيطان إن الشيطان كان للرحمن عصيا، يا أبت إني أخاف أن يمسك عذاب من الرحمن فتكون للشيطان وليا) (مريم/42-45)"(1) وقد أوقف القرآن المشركين على اضطراب عقائدهم وتناقض آراءهم (والذين تدعون من دون الله لا يخلقون شيئا وهم يخلقون ، أموات غير أحياء) وقال موضحا تناقض أهل الكتاب ومغلّطاً لهم طريقة تفكيرهم في ادعاءاتهم غير المعقولة ( وقالت اليهود والنصارى نحن أبناء الله وأحباؤه قل فلم يعذبكم بذنوبكم بل أنتم بشر مما خلق )
ومن أنواع المحاجة والجدال بالحق أن يقال للإنسان : أين المذهب وأين المفر ، فإنك أيها الإنسان محاط بسنن الله الكونية وما خلق في السماوات والأرض ، هل تستطيع أيها الإنسان أن تخرج عن هذه السنن ؟ وهل تستغني عن فضل الله وتسخيره كل شيء لك، أي أن القران يحيل البشر للنظر في الأمر والواقع. قال تعالى (وآية لهم أنا حملنا ذريتهم في الفلك المشحون وإن نشأ نغرقهم فلا صريخ لهم ولا هم ينقذون) (يس/ 41) وقال تعالى (من كان يظن أن لن ينصره الله في الدنيا والاخرة فليمدد بسبب إلى السماء ثم ليقطع فلينظرهل يذهبن كيده ما يغيظ ) (الحج/ 15) وقال تعالى (لقد كفر الذين قالوا إن الله هو المسيح ابن مريم، قل فمن يملك من الله شيئا إن أراد أن يهلك المسيح ابن مريم وأمه ومن في الأرض جميعا) (المائدة/17).
ويدحض القران الكلام المتناقض الذي ليس عليه أي دليل، والواقع يدفعه ويكذبه، بل هو من المستحيلات كاتهام قريش –وكذلك بعض المستشرقين اليوم- للنبي صلى الله عليه وسلم أنه تعلم من أناس من أهل الكتاب كانوا في مكة، (وكذلك نصرف الآيات وليقولوا درَستَ، ولنبينه لقوم يعلمون) (الأنعام /105) أي قرأت على غيرك وتعلمت منهم، قال تعالى (ولقد نعلم أنهم يقولون: إنما يعلّمه بشر، لسان الذين يلحدون إليه أعجمي وهذا لسان عربي مبين) (النحل/ 103) فإذا كان العرب الأقحاح وقفوا حائرين أمام فصاحة القرآن وإعجازه البياني، وقد تحدّاهم أن يأتوا بمثله أو بسورة مثله، هذا وهم الفصحاء البلغاء الذين يعرفون مكامن البلاغة في القول فكيف يتعلم الرسول صلى الله عليه وسلم من عبدين من الروم كانا في مكة؟! هذا كلام متهافت لا يقوله إلا معاند صاحب هوى.
وإذا كانت هذه البراهين والحجج العقلية لا تنفع مع بعض الناس فإن القران الكريم يقول لهم: انتظروا المستقبل لتروا بأعينكم النتائج والمصير، وستعلمون عندئذ الحقائق (قل كل متربص، فتربصوا فستعلمون من أصحاب الصراط السوي ومن اهتدى) (طه/ 135) (وكذب به قومك وهو الحق، قل لست عليكم بوكيل لكل نبأ مستقر وسوف تعلمون) (الأنعام/66) وقال تعالى حاكيا قول الكفار ورادّاً عليهم (أأنزل عليه الذكر من بيننا، بل هم في شك من ذكري، بل لما يذوقوا عذاب) (ص/8) "أي لو ذاقوه لتحققوا أن هذه الرسالة حق، أي هم لجهالتهم لا يستعلمون النظر ولا يستفيدون منه، ولكن يتضح لهم الحق عند مباشرة العذاب" (2)
وقد يستعمل القران أسلوب الرجوع إلى التاريخ ومعرفة مصير الأمم السابقة ليكون ذلك مثار التأمل والعبرة وأن السنن واحدة لا تتبدل، فما حصل سابقا يمكن أن يحصل لاحقا، (أو لم يروا كم اهلكنا من قبلهم من قرن مكانهم في الأرض ما لم نمكن لكم وأرسلنا السماء عليهم مدرارا وجعلنا الأنهار تجري من تحتهم فأهلكناهم بذنوبهم وأنشأنا من بعدهم قرنا آخرين) (الأنعام/6)
الشاب كالنبته لابد ان نهتم بها ونرعاها حتی تکبر وتترعرع وتعطینا احلی و اشهی الثمار ... وهکذا الشباب لابد ان نهتم بهم لانهم یطوفون بعدة مراحل...
اما ما نواجه وللاسف فی مجتمعنا الیوم هو ان الشباب هم اکثر محل للانتقاد من الکبار او ممن یعرفون برجال الدین... هنا یطرح السوال نفسه؟ ماذا فعلنا للشباب؟ ماذا قدمنا لهم؟
هل رعیناهم تلک الرعایه اللتی تتوجب علینا ان نرعاهم؟ هل جلسنا معهم وسمعنا ما
فی خاطرهم؟ هل جلسنا معهم وتبادلنا معهم الحدیث والضحک؟ لا والله....
نعم نجلس مع بعضنا نقول فلان هکذا وهکذا وهکذا!!!!! ولا لکن اخی الحبیب هل سالت نفسک لماذا وصل الی تلک المرحله؟
ولنافي رسول الله أسوة حسنة, فقد كان رسول الله صلى الله عليه وسلم مع أصحابه يظهر لهم اهتمامه الكبير بهم, ويشعر كل واحد منهم بأهميته فكان من خلقه أن يبدأ من لقيه بالسلام, وإذا لقي أحداً من أصحابه بدأ بالمصافحة, ثم أخذ بيده فشابكه ثم شد قبضته عليها, وكان لا يجلس اليه أحد وهو يصلي الا خفف صلاته وأقبل عليه وقال: ألك حاجة؟
لان الشاب یتشکل من کمیة من الغرور وعدم الخوف ولاتظن ان یتقبلک او یسمعک بابسط الاحوال...
لابد ان نعطی الشباب المجال ونشارکهم فی اکثر الامور والاحوال حتی تعطینا تلک النبته الثمار اللتی نریدها....
اكبر خطا يرتكبه بعض الاصدقاء أو اقارب انهم يتمسكون بالغريب ويهتمون فيه اكثر من اللازم وينسون اقربائهم واصدقائهم اللذين عاشوا معهم احلى ايام حياتهم... لانقول عدم الاهتمام بالغريب ولكن نسيان الاقرب هو الخطا الاكبر... لان الغريب مهما كان سوف يغيب عنك ويرحل اما صديقك او قريبك فهو دائما امامك... والمشكله الاكبر اللتي تحدث في مجتمعنا اليوم واللذي نراه ونعيش فيه انه يتجاهل قريبه او بعباره اخری ولد بلاده ویتفاعل مع الغریب ویجعل اخوه او صدیقه فی محل السخریه والمزح وبهذا یجعل الشخص اللذی یحبه یحزن منه...
ونقول دائما: لاتتجاهل الانسان الذی یحبک ویهتم بک لانک ستصحوا یوما من نومک وتکتشف انک قد فقدت القمر بینما کنت مشغولا بالنجوم...